, بیوگرافی پرویز ثابتی
, دختر پرویز ثابتی
, کتاب پرویز ثابتی
, ازدواج پرویز ثابتی
, زن پرویز ثابتی
, عکس پرویز ثابتی
, پریسا ثابتی
, نانسی ثابتی
, پرویز ثابتی شجونی
,
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B2_%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA%DB%8C
پرویز ثابتی
پرویز ثابتی | |
---|---|
رئیس ادارهٔ کل سوم ساواک و رئیس ساواک تهران | |
در زمانِ | محمدرضا شاه پهلوی |
اطلاعات شخص | |
زاده | ۶ فروردین ۱۳۱۵ (۸۲ سال) سنگسر، سمنان |
ملیت | ایرانی |
فرزندان | پردیس ثابتی، پریسا ثابتی |
محل تحصیل |
کارشناسی قضایی |
شغل | مسئول امنیتی |
تخصص | سخنگوی رسمی ساواک مسئول اول اداره کل سوم ساواک رئیس ساواک تهران تحلیلگر ارشد امنیت داخلی |
هیئت دولت | امیرعباس هویدا |
مذهب | اومانیسم[نیازمند منبع] |
پرویز ثابتی مسئول اداره کل سوم ساواک و رئیس ساواک تهران بود. دوران ابتدایی را از سال ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۸ در سنگسر و دوران دبیرستان را از ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۴ در تهران گذراند.[۱]
او از ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۷ در دانشکده حقوق دانشگاه تهران تحصیل نمود و لیسانس قضایی را اخذ کرد. در بهمن ماه ۱۳۳۷ با معرفی ضرابی (مدیر کل نهم ساواک) به عنوان تحلیلگر سیاسی به استخدام ساواک درآمد.
ثابتی به قول خودش از ابتدا شاهدوست بود.
مطابق با اسناد ساواک، وی در نهم آبان سال ۱۳۵۷ با نام مستعار عالیخانی از طریق فرودگاه بینالمللی مهرآباد، تهران را به مقصد لندن ترک کرد.[۲][۳]
محتویات
مقام امنیتی
پرویز ثابتی که حضورش به عنوان مقام امنیتی[۴]در تلویزیون او را بر سر زبانها انداخت. نمونه کامل یک پلیس سیاسی بشمار میرفت.[۵]
او از شاه مُهرههای سازمان اطلاعات و امنیت کشور بود و با بولتنهای محرمانه و فوق سرّی، علاوه بر نخستوزیر و رئیس کل ساواک، برای شخص اول مملکت هم از اوضاع کشور، تحلیل سیاسی مینوشت.
گفته شده اوائل سال ۵۱، وقتی بیش از ۵۰ زندانی سیاسی حکم اعدام گرفتند، وی (از موضع منافع دستگاه و نظام سلطنتی) تلاش میکند تعداد فوق به حداقل برسد.[۶] بعد از دیدار بینتیجه با تیمسار نصیری و… با سپهبد جعفری و سپهبد بهزادی تشکیل جلسه داده و نامهای به شاه مینویسند و موفق میشوند تعداد فوق را به بیست و چند نفر کاهش دهند.[نیازمند منبع]
سال ۱۹۶۲ وقتی جان اف کندی، مقامات ایرانی را به انتخابات آزاد سفارش کرد، شاه از تیمسار پاکروان خواست از اوضاع مملکت تحلیل جامعی ارائه دهد تا او به جمعبندی برسد. پاکروان، این وظیفه را به ثابتی سپرد.
ثابتی در گزارشی که تهیه کرد اشاره نمود که مردم ایران برای دموکراسی آمادگی ندارند و اینکه شاه برایشان جذبه دارد و محبوب آنها است کافی است. دادن آزادی و درانداختن انتخابات آزاد، دست حکومت را میبندد و کار دست ما خواهد داد…
گفته شده شاه عصبانی شد[۷][۸] و بعدها گفت کسیکه این گزارش را تهیه کرده شایان محاکمه است و مغزش معیوب است.[۹]
ثابتی و انقلاب ۱۳۵۷
۱۷ دی سال ۱۳۵۶ مقاله احمد رشیدی مطلق با عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه دولت وقت را با مشکل روبرو کرد.[۱۰] ثابتی که با مقاله مزبور مخالف بود، ادعا میکند بعدها هم به حرف وی گوش ندادند و اگر در گیر و دار شورشهای سال ۱۳۵۷، شاه اجازه میداد دست ساواک باز باشد و بتواند با دستگیری اقلاً ۱۵۰۰ نفر و اعلام وضع ویژه، اوضاع را مهار کند، ورق برمیگشت. میگفت دولت باید با قاطعیت تمام، تظاهرات را سرکوب کند و بلوا را بخواباند. آبها که از آسیاب افتاد به وفاداران رژیم مجال دهد تا از نظام حاکم و حتی خاندان سلطنت انتقاد کنند.
ثابتی با اشاره به سیاست حقوق بشر جیمی کارتر و نیز موافقت شاه برای دیدار صلیب سرخ از زندانها، گفت:
«آنها (مردم معترض) موقعی شیر شدند که شکار گرگ ممنوع شد.»
گفته شده ثابتی در پاسخ جمشید آموزگار که گفت: جواب نهادهای حقوق بشری را چه بدهیم؟، میگوید به جهنم، هرچه میخواهند بگویند…[۱۱]
ثابتی معتقد بود در اعتراض به بنگاه خبرپراکنی بیبیسی که به نظر وی وقایع ایران را بزرگنمایی میکرد باید سفارتخانههای آمریکا و انگلیس بسته شود. اما شاه و دیگران نظر وی را بچهگانه تلقی نمودند. ثابتی هم عملاً خود را کنار کشید. البته پیش تر بنا بر مصلحت روز ۳۴ نفر از ساواک کنار رفته بودند که یکی از آنان ثابتی بود.[۱۲]
به نوشته روزنامه جام جم وی آبان ۱۳۵۷ ایران را به مقصد آمریکا ترک کرده و در آنجا به فعالیت اقتصادی اشتغال دارد.[۱۳]
اداره کل سوم ساواک
ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) ۹ و به عبارتی ده اداره کل داشت. پرویز ثابتی در سال ۱۳۴۵ به ریاست اداره یکم از اداره کل سوم رسید، سال ۱۳۴۹ معاون دوم اداره کل سوم بود و سال ۱۳۵۲ مسئول اول اداره کل سوم ساواک موسوم به امنیت داخلی شد.
اداره کل سوم، جدا از دفتر و بخش مستقل بازجویی، هفت اداره مجزای دیگر را نیز در برمیگرفت و هرکدام بخشهای عریض و طویل داشت.
زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری در ردیف یکی از ادارات کل سّوم بود و واحد اطلاعاتی، اجرایی و پشتیبانیاش هر کدام از دوایر گوناگون تشکیل میشد و با یک اداره ساواک برابری میکرد. برای مثال اداره یکم از زیرمجموعه اداره کل سوم (عملیات و بررسی) که وظایفش تجسس، مراقبت و تعقیب فعالیتهای براندازی بود، خودش از شش بخش مستقل تشکیل میشد. اداره کل سوم اساسیترین وظایف ساواک را انجام میداد.
پرویز ثابتی مسئول نخست اداره کل سوم ساواک بود و زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری هم از زیرمجموعههای آن بشمار میرفت. زندانیان بسیاری شکنجههای هولناک و شوک الکتریکی را در آن زندان شهادت دادهاند. شکرالله پاکنژاد، علی اصغر بدیع زادگان، خسرو گلسرخی، چنگیز احمدی، محسن مخملباف، محسن یلفانی، عزت شاهی، مجید معینی (آقا)، ویدا حاجبی، سیمین صالحی، هوشنگ عیسی بیگلو، ناصر رحمانی نژاد… در این مورد سخن گفتهاند.[۱۴]
حادثه کفش فروشی خیابان شاه عباس
این واقعه در روزهای پایانی سال ۱۳۵۴ اتفاق افتاد. همسر ثابتی برای خرید کفش به کفاشی شارل ژردن میرود، در هنگام پرداخت پول کفش متوجه میشود کیفپولش مفقود شدهاست. صاحب مغازه میگوید: «کسانی که داخل مغازه هستند خارج نشوند تا کیف پول خانم پیدا شود». در بین مشتریان، همسر یکی از قضات دادگستری نیز بودهاست که با نامزد برادرش برای خرید آمده بودند. با وجود آمدن این جنجال، همسر قاضی اوستا از برادرش میخواهد به داخل مغازه بیاید و این همزمان میشود با وارد شدن محافظ همسر ثابتی به مغازه. این محافظ که استوار ارتش بود هم راننده و هم محافظ همسر ثابتی بود. در درون مغازه بین این دو مشاجره و درگیری صورت میگیرد که استوار با اسلحه کمری خود به برادر همسر قاضی اوستا شلیک میکند که باعث میشود وی به شدت زخمی شود و پس از دو هفته در بیمارستان فوت میکند.[۱۵]
در دامگه حادثه
روز ۸ فروردین ۱۳۹۱ کتاب در دامگه حادثه (گفتگویی با پرویز ثابتی) توسط شرکت کتاب در لس آنجلس آمریکا منتشر شد. کتاب با احتساب پاورقیهای آن ۶۸۰ صفحه است.
زندگی شخصی
پرویز ثابتی دو فرزند دارد که هر دو در حرفه خود موفقند.[۱۶]اکنون در ایالات متحده با همسرش زندگی میکند و به فعالیت اقتصادی مشغول است.[۱۷]
او در سال ۱۳۱۵ در محله «تپه سر» سنگسر، سمنان در یک خانواده بهایی[۱۸][۱۹] به دنیا آمد. میگوید در خانواده من هم مسلمان و هم بهائی وجود داشتهاند. خانواده مادریام بهائی و عمهها و مادربزرگ پدریام مسلمان بودهاند. همسرم هم مسلمان زادهاست. من نه بهائی بوده نه مسلمان و نه پیرو دینی دیگر. از وقتی خود را شناخته و به بلوغ رسیدهام به هیچ دینی اعتقاد نداشته و غیر دینی و غیر مذهبی بودهام.[۲۰]
پرویز ثابتی در صفحه ۵۸۸ کتاب در دامگه حادثه میگوید: «مذهب یک عامل بازدارنده است در ایران… یک چیز دگم است… و در صفحه ۶۴۹ با تأکید به اینکه «من به اومانیسم باور دارم… و Agnostic (لاادری) هستم در وجود خداوند تردید نموده و میگویند «من در زندگی همیشه انسانی خردگرا بودهام».
پانویس
- ثابتی در دبستان حسینیه و شاه پسند سنگسر و سپس در دبیرستان قدیمی و زرتشتی «فیروز بهرام» تهران درس خواند
- پرویز ثابتی در سایهروشن تاریخ معاصر - رادیو زمانه
- «روایت مرد مخوف ساواک از فروپاشی رژیم شاه». وبگاه دفترهاشمی رفسنجانی، ۲۱ بهمن ۱۳۹۰. بازبینیشده در ۲۲ ژوئن ۲۰۱۶.
- به او مقام امنیتی ابروکمانی هم میگفتند. لقب «ابروکمانی» را فدائیان خلق برایش برگزیده بودند. آنطور که از اسناد ساواک برمیآید وقتی فرامرز شریفی گلپایگانی و نسرین معاضد به عنوان خواهر و برادر در خانه تهران نو مستقر شدند و مهدی فضیلت کلام و همسرش سکینه اسماعیلآبادی به آنجا رفتوآمد داشتند، قرار شد بنز قهوهای رنگی را که متعلق به «ابروکمانی» (پرویز ثابتی) بود، ردگیری کنند. کتاب چریکهای فدایی خلق از نخستین کنشها تا بهمن ۵۷، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی صفحهٔ ۴۵۷
- در دوم دیماه ۱۳۴۹ وقتی عباس شهریاری مرد هزار چهره با نیمرخ در تلویزیون ظاهر شد، ثابتی ابهّت ساواک را به رُخ کشید. وی در مصاحبه ناصر سماواتی (دیماه ۱۳۵۰) و چند نفر دیگر هم، حضور داشت.
- کتاب در دامگه حادثه صفحهٔ ۲۹۵
- ثابتی در گفتگو با صدای آمریکا گفت: «برای تهیه این گزارشها مورد مؤاخذه و بازخواست قرار گرفتم. تا آنجا که در سال ۱۳۵۰ اسدالله علم وزیر دربار و سپهبد ایادی و امیرهوشنگ دولو از نزدیکان شاه به علت اتهاماتی که به آنان وارد میکردم علیه من به شاه شکایت بردند و من از طرف شاه تهدید به محاکمه نظامی شدم»
- Eminent Persians: the Men and Women Who Made Modern Iran, 1941-1979 صفحه ۲۸۴ به بعد تا ۲۹۲
- شاه (بر خلاف هویدا) هیچوقت حاضر نشد با پرویز ثابتی ملاقات کند. تنها «زمانی که ثابتی به سمت آجودان مخصوص، شاه را دید چند عبارت رسمی بین آنان رد و بدل شد.» اینکه شاه از ملاقات با ثابتی اکراه داشت، شاید برای این بود که یکبار ثابتی گزارشی از فعالیتهای غیرمجاز برخی از اعضای خاندان سلطنت تدارک دید و خشم شاه را برانگیخت. در مصاحبه با صدای آمریکا ثابتی به این موضوع اشاره میکند.
- مقاله احمد رشیدی مطلق علیه آیه الله خمینی بود و روزنامه اطلاعات موظف شده بود درج کند.
- گفتگوی پر ویز ثابتی با صدای آمریکا
- گفته شده سپبهد جعفرقلی صدری که سال ۱۳۵۰ توسط شاه همزمان به ریاست کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی منصوب شد مکالمات تلفنی ثابتی را کنترل و به شاه گزارش میکرده و این دو دل خوشی از همدیگر نداشتهاند.
- «ثابتی در صدای آمریکا تریبونی برای یک شکنجهگر». روزنامه جام جم. بازبینیشده در ۱۹ فوریه ۲۰۱۲.
- Shah of Iran on the Issue of Torture مصاجبه Mike Wallace با شاه و اشاره به شکنجههای ساواک در یوتیوب
- در دامگه حادثه، گفتگو با پرویز ثابتی، چاپ نخست، شرکت کتاب، ۱۳۹۰، صفحات ۶۳۲–۶۳۳
- http://books.google.nl/books?id=ixU33FaG_dgC&lpg=PA284&ots=dRl5H1aVqk&dq=%22parviz%20sabeti%22&pg=PA292#v=onepage&q&f=false
- پرویز ثابتی و...
- Minority Rights Group Report, Volumes 2-51, The group 1982, page 114.
- Iran's secret pogrom: the conspiracy to wipe out the Bahaʼis, Geoffrey Nash, N. Spearman, 1982 , page 50.
- در دامگه حادثه، گفتگو با پرویز ثابتی، چاپ نخست، شرکت کتاب، ۱۳۹۰، صفحات ۶۴۸–۶۵۱
منابع