, بیوگرافی حسین خرازی
, خلاصه زندگینامه شهید خرازی
, وصیت نامه شهید حسین خرازی
, خاطرات شهید خرازی
, همسر شهید خرازی
, لحظه شهادت حاج حسین خرازی
, فرزندان شهید خرازی
, حسین خرازی چگونه شهید شد
, ازدواج شهید خرازی
,
حسین خرازی
حسین خرازی | |
---|---|
نقاشی چهره حسین خرازی |
|
محل تولد | اصفهان |
تاریخ تولد | ۱ شهریور ۱۳۳۶ |
محل درگذشت | شلمچه، استان خوزستان |
محل دفن | اصفهان، منتهیالیه شمال غربی گلستان شهدا، قطعه شهدای کربلای ۵ |
لقب | حاج حسین |
تابعیت | ایران |
نیرو | سپاه پاسداران انقلاب اسلامی |
درجه | سرلشکر |
جنگها | جنگ ایران و عراق |
کارهای مهم | تأسیس لشکر پیاده ۱۴ امام حسین اصفهان |
کارهای دیگر | مسئول اسلحهخانه کمیته انقلاب در زمان پیروزی انقلاب |
فرزندان | مهدی [۱] |
حسین خرازی (۱ شهریور ۱۳۳۶ در اصفهان -۸ اسفند ۱۳۶۵)، از فرماندهان جنگ ایران و عراق بود. وی در ۸ اسفند ۱۳۶۵ در عملیات کربلای پنج به درجه شهادت رسید.
محتویات
تولد و کودکی
در سال ۱۳۳۶ در کوی کلم، از محلههای فقیرنشین شهر اصفهان زاده شد. مذهبی بودن والدین از کودکی تأثیر زیادی در تربیت وی و ورود به محافل مذهبی داشت.
فعالیتهای قبل از انقلاب
در کنار گذران دوران تحصیل عمومی، به آموزشهای دینی هم میپرداخت. به تدریج به مسائل سیاسی آشنایی پیدا کرد و بدان علاقهمند شد. در این زمینه علاقه زیادی به مطالعه جزوات و کتابهای اسلامی داشت. در سال ۱۳۵۵ پس از اخذ دیپلم طبیعی به سربازی در مشهد اعزام شد. در آنجا فعالانه به تحصیل علوم قرآنی در مجامع مذهبی پرداخت. پس از مدتی وی را به همراه عدهای دیگر به عملیات ظفار (عمان) فرستادند. وی این سفر را معصیت میدانست و نمازهایش را کامل میخواند.[نیازمند منبع] در سال ۱۳۵۷ به دنبال صدور فرمان خمینی مبنی بر فرار سربازان از پادگانها و سربازخانهها، به همراه برادرش از خدمت سربازی فرار کرد. در این مدت، وی دائماً در پی فعالیتهای انقلابی بود و با تشکلهای انقلابی محل در تماس بود.
پس از انقلاب تا شروع جنگ
کمیته انقلاب اسلامی
وی همراه با پیروزی انقلاب اسلامی، درگیر فعالیت در کمیته انقلاب اسلامی و مبارزه با مخالفان داخلی بود. وی به خاطر روحیه نظامی و استعدادش در این زمینه مسؤولیتهایی را در اصفهان پذیرفت و با شروع فعالیت مخالفان در گنبد، مأموریتی به آنجا داشت.
در کردستان
خرازی در اوج درگیریهای کردستان به آنجا رفت، بعد از باز پسگیری سنندج (همراه با علی رضاییان، فرمانده قرارگاه تاکتیکی حمزه)،[۲] در سمت فرماندهی گردان ضربت که از قویترین گردانهای آن زمان محسوب میشد، وارد عمل شد. در تسخیر شهرهای دیگر کردستان از قبیل دیواندره، سقز، بانه، مریوان و سردشت نقش مؤثری ایفا نمود.
جنگ ایران و عراق
خرازی در شروع جنگ در کردستان حضور داشت. پس از یک سال فعالیت در کردستان، راهی منطقه جنوب شد و به سمت فرمانده اولین خط دفاعی که مقابل عراقیها در جاده آبادان-اهواز، در منطقه دارخوین تشکیل شده بود و بعدها در میان سربازان ایران، به «خط شیر» معروف شد؛ منصوب گشت. این خط نُه ماه در برابر سربازان عراقی دفاع کرد، در حالی که از نظر تجهیزات جنگی و امکانات تدارکاتی در مضیقه بودند.
خرازی در این برهه نیاز شدید تیپ امام حسین به یگان دریایی را واجب دانست و محمدحسین صادقزاده را به عنوان اولین مسئول یگان دریایی منصوب کرد و صادقزاده با آموزش شماری غواص و چند قایق، اولین یگان دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لشکر امام حسین تشکیل داد. در عملیات شکست حصر آبادان، فرماندهی جبهه دارخوین را به عهده داشت و دو پل حفار و مارد را که عراقیها با نصب آن دو پل بر روی رود کارون، آبادان را محاصره کرده بودند، به تصرف درآوردند.[نیازمند منبع]
خرازی در آزادسازی بستان مانور عملیاتی قویای را با دور زدن عراقیها از چزابه و تپههای رملی و محاصره کردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد و پس از عملیات طریقالقدس بود که تیپ امام حسین متشکل از رزمندگان اصفهان تشکیل شد. چیزی نگذشت که این یگان به لشکر ارتقا یافت و خرازی به مقام فرماندهی آن رسید.[۳]
در عملیات فتحالمبین نیروهای عراقی را در جاده عینخوش، حدود ۱۵ کیلومتر دور زد و آنها را غافلگیر نمود. یگان او در عملیات بیتالمقدس جزو اولین لشگرهایی بود که از رود کارون عبور کرد و به جاده اهواز – خرمشهر رسید و در آزادسازی خرمشهر سهم به سزایی داشت.
پس از آن در عملیاتهای مختلفی همچون رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر ۴ و خیبر در سمت فرماندهی لشکر امام حسین شرکت داشت.
عملیات خیبر توأم با صدمات و مشقات زیادی بود. عراقیها، منطقه را با اقسامی از جنگافزارها و بمبهای شیمیایی مورد حمله قرار داده بودند[نیازمند منبع] که خرازی حاضر به عقبنشینی و ترک موضع خود نشد، تا اینکه یک دست او در اثر اصابت ترکش قطع گردید و به عنوان مجروح به عقب فرستاده شد.[۴]
در عملیات والفجر ۸، لشکر امام حسین که تحت فرماندهی او بود به عنوان یگان عملکنندهای قوی، لشکر گارد جمهوری عراق را تسلیم خود کرد و پیروزیهایی را در منطقه فاو و کارخانه نمک که از پیچیدهترین مناطق جنگی بود، کسب کرد.[۲]
وی فرماندهی عملیات کربلای ۵ را عهدهدار بود. لشکر او در این عملیات با عبور از خاکریزهای هلالی که در پشت نهر جاسم از کنار اروندرود تا جنوب کانال ماهی ادامه داشت، شکست سنگینی به عراقیها وارد آورد. عبور از این نهر علاوه بر تثبیت مواضع فتح شده، عامل سقوط یکی از دژهای شرق بصره بود که در کنار هم قرار داشتند.
حسین خرازی سرانجام در روز ۸ اسفند ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ کشته شد و در قطعه شهدای کربلای ۵ در منتهیالیه شمال غربی گلستان شهدای اصفهان دفن گردید. در طرفین قبرش دو قطعه سنگ یادبود از حاج رضا حبیباللهی و مصطفی ردانی پور (که جنازهشان پیدا نشده) وجود دارد.[۵]
سخنی از خرازی
« | همواره سعیمان این باشد که خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یک الگو در نظر داشته باشیم، که شهدا راهشان، راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند که در این راه شهید شدند… ما لشکر امام حسینیم، حسینوار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین را در آغوش بگیریم، جز این نباید کلامی و دعایی داشته باشیم که «الّهُمَّ اجعل مَحیایَ، مَحیا محمدّ و آلِ محمد و مَماتی، مَماتَ محمّد وَ آلِ محمد» | » |
پانویس
- http://nedaesfahan.ir/2370/گفتگو-با-مهدی-خرازی-فرزند-شهید-خرازی.htm
- سید احمد عقیلی، محمدرضا نیلفروشان، با ستارگان (راهنمای تخت فولاد)، کانون پژوهش، چاپ اول ۱۳۸۳، صفحهٔ ۲۴۳
- اصغر منتظر القائم، بزم گاه دلبران، صص۷۵–۷۸
- یازهرا (زندگینامه و خاطرات شهید محمدرضا تورجی زاده)، چاپ ششم ۱۳۸۹، نشر ستارگان درخشان، صفحهٔ ۸۲
- مزارات اصفهان، تصحیح و اضافات: دکتر اصغر منتظر القائم، ۱۳۸۷، دانشگاه اصفهان، ص ۳۹۵
جستارهای وابسته
منابع
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C