عکس همسر ماندانا بهراد,سایت رسمی ماندانا بهراد, ماندانا بهراد قبل عمل زیبایی,ماندانا بهراد کجاست؟,کلیپ ماندانا بهراد, ماندانا بهراد متولد, ماندانا بهراد و همسرش,بیوگرافی ماندانا بهراد,فیلم ماندانا بهراد ,آخرین خبر ماندانا بهراد, ماندانا بهراد کیست,ارتباط با ماندانا بهراد,خانه / ثروت ماندانا بهراد,عکس ماندانا بهراد, ماندانا بهراد بدون آرایش,زندگی نامه ماندانا بهراد, ماندانا بهراد ویکی پدیا,کانال تلگرام ماندانا بهراد,اینستاگرام Instagram ماندانا بهراد ,شماره تلفن ماندانا بهراد,همسر ماندانا بهراد,پسر ماندانا بهراد ,ماندانا بهراد, ماندانا بهراد ازدواج,دختر ماندانا بهراد ,ماندانا بهراد کیست؟,
تولد :1334/12/2
تاريخ تولد، محل تولد، هنگام تولد:
در دوم اسفند سال 1334 (یا 1333)در شهر تبریز به دنیا آمد.
پدر: -
مادر:-
برادر: فرید ، رحیم
خواهر:-
همسر:ماندانا بهراد
فرزندان:پانته آ،امید
مشخصات فردی:
شخصی احساساتی است و به قول خودش در جوانی خیلی عاشق پیشه بوده. از ویژگی های بارز آقای شب خیز می توان به زیرکی و آشنایی اش با دنیای رسانه و هنر اشاره کرد. او کمترین شکست را در عرصه رسانه داشته و در بین صاحبان رسانه و هنرمندان خارج از کشور شخص نسبتا موفقی به شمار می رود.
او در اجراهایش بسیار پرانرژی و پرهیجان ظاهر می شود و با کوچکترین دلیلی قهقهه های طولانی می زند.
دوران زندگي:
والدینش هر دو از اهالی رشت بوده و سال هاست که مرحوم شده اند. وی دو برادر به نام های فرید و رحیم و همچنین دو خواهر بزرگتر از خود دارد. فرید شبخیز، برادر کوچکتر، از تهیه کنندگان شبکه 3 سیما می باشد و رحیم شبخیز که برادر بزرگتر است یک استودیو ضبط آهنگ در تهران دارد( صدابردار صدا و سیما نیز هست).خانواده وی به دلیل شغل پدرش مدام از شهری به شهر دیگر در حال سفر بودند و به این ترتیب وی در شهر تبریز به دنیا آمد و حتی شناسنامه اش صادره از حوزه 5 تبریز است. خانواده شب خیز بعد از چند ماه به تهران رفتند و زمانیکه حمید 5 ماه داشت به رشت منتقل شدند و یکسال در آن شهر ماندند.آنها دوباره به تهران برگشتند و تا قبل از مهاجرت به آمریکا در خیابان سلسبیل تهران اقامت گزیدند. وی مدعی است زمانی که در خیابان سلسبیل زندگی می کرد، دوستانش به او، "حمید کله ماهی خور" می گفتند.
شب خیز می گوید به خاطر علاقه اش به کار رسانه از دوازده سالگی رو به روی آیینه می نشست و تمرین گویندگی می کرد. او در ایران و در مدرسه عالی ترجمه، تحصیلات خود را تکمیل کرد.
ازدواج
قبل از انقلاب در دانشگاه با ماندانا بهراد آشنا شد و تقریباً بعد از یکسال و نیم دوستی با یکدیگر از آنجائی که خانواده بهراد تمایل به دوستی طولانی آنها و مسافرت آنها به آمریکا به این صورت نداشتند، حمید شب خیز و ماندانا بهراد در آمریکا به عقد یکدیگر در آمدند.این دو پس از ازدواج، و به دلیل دلتنگی ماندانا دوباره به ایران بازگشتند ، پس از مدتی اقامت در ایران ، اولین فرزندشان به نام پانته آ در بیمارستان بهرام تهران متولد شد .حمید شش یا هفت روز پس از تولد پانته آ، آهنگی به نام «کودک بابا» را در شو «میخک نقره ای» که توسط دوست و استادش فریدون فرخ زاد رهبری می شد اجرا کرد . اما بنا به دلایلی ، خوانندگی را که شغل مورد علاقه اش بود، کنار گذاشت .او به خاطر علاقه زیادش به خوانندگی بعضی وقتها لب خوانی میکند . او میگوید راستش به دلایلی که بعدها خواهم گفت شخصا علاقه ی چندانی به پخش آهنگهای خود ندارم .
مهاجرت
2 سال بعد از پیروزی انقلاب و در سال 1360 در حالی که پانته آ فقط یک سال و نیمش بود،شب خیز و همسرش به آمریکا مهاجرت کردند و در سانفرانسیسکو اقامت گزیدند ، بعد از مدت کوتاهی دومین فرزند آنها به نام امید به دنیا آمد. پانته آ پزشک داروساز و امید در عرصه سینمای هالیوود فعالیت می کند. فیلم «بنیش» به کارگردانی او در اوایل سال 1385 در سینمای آمریکا اکران شد.
به گفته خود حمید شب خیز، وی کارمند شرکت «ایرفرانس» بوده که در سال 1981 (1360 هجری شمسی) پس از مشاجره با یک فرد مذهبی و خوردن یک سیلی از او به آمریکا مهاجرت کرد. شب خیز در ابتدای حضور در آمریکا به رستوران داری پرداخت ،ولی پس از مدت کوتاهی شکست خورد و به سراغ کار رسانه ای رفت و کار خود را با رادیو شروع کرد و به گفته خودش اولین کسی بود که اقدام به ضبط برنامه در آمریکا کرد. او از اینکه با دست خالی به آمریکا رفته و این کار را شروع کرده و از پیشکسوتان این عرصه بشمار می رود با افتخار یاد میکند. وی ابتدا یک رادیوی محلی را اداره می کرد و بعداً تلویزیونی چند ساعته را راه اندازی نمود. برنامه هایش را نیز در گاراژ منزلش و با یک دوربین نه چندان پیشرفته ضبط کرده ،سپس خودش نیز آنها را ویرایش میکرد. به گفته خودش مدتی هم کارمند دانشجویی صدا و سیمای ایران بوده است.
(البته شب خیز میگوید این کار را قبل از انقلاب در ایران با سوئیچینگ شوهای تلویزیونی شروع کرده است.) او با فرستادن شوهای نوروزی که در آمریکا ضبط میکرد به داخل کشور و حضور در شبکه NITV تنها تلویزیون ماهواره ای موجود در آن زمان، کم کم به چهره ای آشنا برای بینندگان شبکه های لس-آنجلس تبدیل شد. به ویژه این که با آوردن همکاران زن ، شکل خاصی به برنامههایش می داد.
در حقیقت همین شروع و یک جور هایی قدیمی بودن، افتخاری برای شب خیز به حساب می آید.
چهره و اسم حمید تا قبل از به وجود آمدن شبکه های ماهواره ای کاملا ناآشنا بود؛ و تنها آن هایی که خیلی پی گیر بودند با اسم برادرش «فرید شب خیز» آشنا بودند .
شب خیز کسی بود که جلو دوربین می نشست، همه چیز را از ساختن برنامه تا حاشیه ها را سهل می گذراند و به قول خودش نان و ماستش را می خورد! وی در مدت کوتاهی تبدیل به شخصیتی شد مورد توجه مخاطبینی که حوصله برنامه های سیاسی شبکه های دیگر را نداشتند.
تبلیغات
شب خیز برنامههای تبلیغاتی زیادی در مورد خوانندگان ، بیوگرافی و کنسرت های آنها میسازد. تا جایی که خیلیها معتقدند که اگر شبکههایی مثل ITN نباشد خیلی از خوانندگان از اذهان محو میشوند و بخش اعظمشان هیچ گاه موقعیت معروف و مشهور شدن را پیدا نمیکنند. بازار آگهی های شب خیز هم اما ویژگی های منحصر به فردی دارد؛ از شعرهای رنگارنگی که برای فروشگاه «دی تو دی» دبی می سازد بگیرید تا گزارش های تصویری که از فروشگاه های بزرگ این شهر پخش می کند، همگی این ویژگی های منحصر به فرد را به نمایش می گذارند. او گاه برای پوشش تصویری گزارش های تبلیغاتی اش در فرودگاه ها از دوربین موبایلش استفاده می کند و همین تصویر تهیه شده از طریق دوربین موبایل را در ابعادی وسیع از تلویزیون پخش می کند! نقش موبایل شب خیز در تهیه و پخش پیام های بازرگانی، محدود به این موارد نمی شود؛ گاه در وسط پخش برنامه، موبایلش زنگ می زند و او که از این تماس متعجب شده است، گوشی را جواب می دهد. چند لحظه بعد با خنده ای حیرت زده به اطلاع بینندگان می رساند که از اتفاق، فلان آدمی که تولیدکننده یک کالا است با او تماس گرفته و... کم کم بحث به کالایی که این شخص تولید می کند کشیده می شود و او از اسپیکر موبایل شب خیز اطلاعات بسیار کاملی را از کالای مورد نظر به بینندگان تلویزیون ارائه می دهد .
او در سال 1384 اقدام به تأسیس شبکه دیگری با عنوان ایران 2(ITN2) که همان شبکۀ لایو (Live) می باشد نمود و از اول آگوست 2006مصادف با 10 مرداد 85 مدیریت این شبکه را به "فرزان دلجو"، یکی از بازیگران قدیمی سینمای قبل از انقلاب واگذار کرد. او پس از مدتی سومین شبکۀ خود به نام پن(PEN) را هم در اختیار گرفت و مدیریت آن را به "مهندس بهروز دروی" سپرد. به این ترتیب حمید شب خیز در مجموع صاحب 3 شبکه به طور همزمان بود. جوانان زیادی طرح کادشان را نزد حمید گذرانده و از او کار یاد گرفته اند.
پرداخت غرامت
بی خیالی ها و ساده انگاری های شب خیز برای او دردسرساز شد و کمپانی کلتکس که اعلام کرده بود تنها شبکههای مورد تأیید این کمپانی حق پخش محصولاتش را دارند، حمید شب خیز را که به پخش موزیک ویدئوهای این کمپانی، بدون مجوز میپرداخت به دادگاه کشانید. دادگاه نیز او را به پرداخت نیم میلیون دلار غرامت محکوم نمود.
شب خیز برای جلوگیری از ورشکست شدن و بسته شدن شبکهاش یک برنامه ویژه گذاشت و از هواداران شبکهاش خواست تا با کمک های خودشان از زمین خوردن آی.تی.ان جلوگیری نمایند. وی بالاخره به هر ترتیبی بود توانست این مبلغ هنگفت را جمع آوری کرده و جریمه را پرداخت کند.
اما ماجرا در این جا خاتمه نیافت و «مهران عبدشاه» مدیر شبکه IPN ، شبخیز را کلاه بردار و شارلاتان معرفی کرد و گفت: «اگر این شبکه مشکلات مالی دارد، پس چطور میخواهد و میتواند دو شبکه جدید دیگر افتتاح کند؟!»
عبدشاه در ادامه افزود: «شب خیز با پول هایی که از مردم گرفته، خانه لوکسی خریده است و آدرس آن خانه را نیز در برنامهاش اعلام کرد تا مردم بروند و آن را مشاهده کنند».
البته جدا از صحبت ها و ادعاهای مهران عبدشاه، خوب شدن وضع مالی حمید شب خیز ، چندان بیراه هم نیست. زیرا او توانسته است اسپانسرهای زیاد و متمولی را برای شبکهاش جذب کند.
البته عده ای میگویند: باز کیفیت برنامه های شبکه شب خیز در حد نازلی باقی مانده و هیچ پیشرفتی نکرده است. البته عده ای هم همین حمید شب خیز که سمبلی است از شوخ و شنگی و بی خیالی را دوست دارند و شخصیت به ظاهر مثبت و بی غل و غش او را دور از این انگ ها می دانند.
شب خیز ، اقدام به پخش تبلیغ و آگهی های "شرکت سینولون گروپ" با دفتر مرکزی دبی نمود و آن را یک شرکت سرمایه گذاری بین المللی معتبر و با سوددهی بالا معرفی کرد. وی به طور رسمی و گسترده از تاریخ 6 ژانویۀ 2010 حمایت خود را از این شبک آغاز نموده و اسناد و مدارکی را هم ارائه کرد تا صحه ای بر حرف های خود بگذارد. اما مدتی نگذشت که "مهران عبدشاه" مدیر شبکه آی.پی.ان که خود نیز یکی از زخم خورده های این جریان کلاهبرداری بود، با توضیحی کامل، از دست های پشت پردۀ این شرکت سخن گفت و با ارائه اسناد و مدارکی مستند در برنامه زندۀ تلویزیونی خود، از حمید شب خیز خواست تا به کلاه برداری هایش خاتمه دهد. او ادعا نمود این کلاهبرداری که البته به دبی هم ختم نمی شد، باعث شده تا وضع حمید شب خیز به کلی دگرگون شده و میلیون ها دلار از این دلالی و کلاشی به جیب بزند.
وی لیست کاملی از اعداد و ارقامی که مردم به حساب این شرکت ریخته اند را با نام و مشخصات کامل واریز کنندگان پول در دست داشت و برخی از آنها را در حالی خواند که با اکثر آنها تلفنی صحبت کرده بود.
او همچنین از اینکه شب خیز برای کلاهبرداران دیگری مثل "علی اکبری" هم تبلیغات می کند، اظهار تأسف نمود.
نکتۀ قابل توجه این است که حمید شب خیز هیچ پاسخی به ادعاهای عبدشاه نداد.
کنسرت
مشغله دیگر شب خیز برگزاری کنسرت است؛ کاری که در آن ید طولایی دارد و خودش عنوان می کند که وقتی در ایران دانشجو بوده در دانشگاه برای خوانندگان مطرح آن زمان برنامه می گذاشته و در حقیقت کارش را از آن جا و با کمترین امکانات شروع کرده!
شب خیز از بدو تاسیس شبکه itn که با فرستادن پارازیت و قطع برنامه های n.i.t.v همراه بود، همواره سعی می کرد که سیاست های پخش برنامه اش را فارغ از مسایل سیاسی دنبال کند تا برنامه هایش بدون دردسر پخش شود و در این بین حتی گاهی به سانسور فیلم های سینمایی قدیمی ای که پخش می کرد، پرداخت تا کمتر به دردسر بیفتد!
پس از قطع برنامه های کانال وان از ماهواره،در آذر 1389شهرام همایون با حمید شب خیز تصمیم به برگزاری کنسرتی مشترک گرفتند.این کنسرت با حضور خوانندگان لس آنجلسی برگزار شد.شهرام همایون در این کنسرت به همراه حمید شب خیز تهیه کنندگی آن را بر عهده داشتند.
شایعه همکاری با دولت جمهوری اسلامی
در این سال ها، شایعه همکاری شب خیز با دولت جمهوری اسلامی همواره به گوش می رسیده است. حتی یک بار چند شبکه برای اثبات این مدعای قدیمی ، ورق کاغذی را که گویا توسط یک مامور امنیتی فراری به دست شان رسیده بود، نشان دادند که ادعای کمک مالی گرفتن شب خیز از دولت ایران را تائید می کرد.
مزایده شبکه آی تی ان
شبکه آی تی ان با مدیریت حمید شب خیز به علت بدهی مالی و ورشکستگی مجبور شد استودیوی خود را بین طلبکاران به مزایده بگذارد و خود به استودیوی کوچک دیگری اسباب کشی کند تا کمی از خرجها کاسته و شاید بتواند شبکه خود را حفظ کند.
مدیر آی تی ان این مزایده را به علت مشکلات مالی و اقتصادی اجتناب ناپذیر دانست، اما این مزایده هم نتوانست مشکل مالی این شبکه را حل کند و ماهواره هاتبرد ایمیلی اخطار آمیز مبنی بر اینکه اگر تا دو روز دیگر مبلغ شارژ شبکه را پرداخت ننماید سیگنال این شبکه قطع خواهد شد به مدیر این شبکه ارسال کرد.
البته مدیر این شبکه گفت :«ما مبلغ شارژ خود را پرداخت کرده ایم و اگر تا دو روز دیگر سیگنال شبکه ما قطع شد مشکل از ما نیست و ما را با شبکه دیگری اشتباه گرفته اند و ما را به جای شبکه دیگری قطع می کنند و چوب دیگر شبکه ها را می خوریم!»
مدیر سه شبکه آی تی ان، لایو و پن در بهمن سال 1390 با اعلام رسمی تلفیق دو تلویزیون خود و حذف یکی از آن ها گفت:« تلویزون پن با لایو همکاری های خودشان را شروع می کنند».
وی در ادامه که سعی داشت از ورشکستگی خویش سخنی به میان نیاورد، گفت:« یک کانال خودمان را به خاطر وضعیت بد اقتصادی کم کردیم و باید در این روز و روزگار از خرج ها کم کنیم...»
گفته می شود که با خبر شدن اسپانسرها، کمپانی ها و حامیان حمید شب خیز از کلاهبرداری های میلیاردی وی از یک سو و حمایت نکردن، و تنها گذاشتن وی از سویی دیگر، زمینه ورشکستگی وی را فراهم نموده است.
شب خیز و نادر رفیعی
حمید شب خیز در واکنش به افشاگری های جنجالی نادر رفیعی ،مدیر شبکه امید ایران، درباره کلاهبرداری های ۵۰۰ هزار دلاری وی در دبی، مالزی و لس آنجلس قضاوت را به عهده مردم گذاشت و در فیس بوک خود نوشت: « جناب آقای نادر رفیعی قبل از مهاجرت به آمریکا و اقدام به تأسیس شبکه امید ایران با همدستی مصطفی افشاروند ، برای کسب درآمد بیشتر به دلالی دختران ایرانی در دبی مشغول شد. خیانتی که هیچگاه قابل بخشش نیست...».
حمید شب خیز با اشاره به شکایت های فراوان خانواده های دختران قربانی و اقدامات پلیس امارات علیه رفیعی، علت فرار وی به آمریکا را همین امر دانست و در ادامه نوشت: «وی با کمک پدرش و روابطی که داشت به عنوان کارمند، چند سال در کانال ۵۶ و ۴۶ آمریکا کار کرد. رفیعی مدتی بعد برای پاک کردن تصویر سیاهی که از وی در نزد مردم و خصوصا خانواده هایی که دخترانشان را اغفال کرده بود باقی مانده بود ، فعالیتش را برای ایرانیان داخل کشور با برنامه های ویژة نوروزی در سال ۱۹۸۵ با همکاری چند وطن فروش دیگر آغاز کرد. مدتی بعد برنامه «میت نایت شو» و بعد از آن «پنجمین روز هفته» را به روی آنتن فرستاد و نهایتا با استفاده از حق دلالی هایش در دبی، شبکه امید ایران را تاسیس کرد...».
گفتنی است نادر رفیعی پاسخی به این اتهامات شب خیز نداده است.
نقل قول و خاطرات:
حمید شب خیز
هر كسي در جهتي كار مي كند كه توان بيشتري براي انجام دادنش داشته باشد، من بيشتر در كارهاي هنري بودم و زماني هم كه به اينجا آمدم ديدم كه در اطراف و در محور برنامه سرگرمي و موسيقي بهتر مي توانم عمل بكنم، اين كار را انجام دادم .
ضمن اينكه ما از روز اول سرلوحه كار خودمان را اين گذاشتيم كه مردم ما بخصوص مردم خوبمان در داخل كشور احتياج به شادي و شادماني دارند، پس ما هم سعي مي كنيم اين كار را برايشان انجام بدهيم و فكر مي كنم كه موفق بوديم.
تلويزيونهاي بيست و چهار ساعته من بسيار پرخرجند، مخارجشان بسيار كمرشكن است.
http://hori.blogfa.com/post/802