سایت رسمی هوشنگ ابتهاج,بیوگرافی هوشنگ ابتهاج,عکس همسر هوشنگ ابتهاج, هوشنگ ابتهاج ازدواج, هوشنگ ابتهاج کیست,فیلم هوشنگ ابتهاج , هوشنگ ابتهاج متولد,هوشنگ ابتهاج کیست؟,آخرین خبر هوشنگ ابتهاج,پسر هوشنگ ابتهاج ,زندگی نامه هوشنگ ابتهاج,هوشنگ ابتهاج,کانال تلگرام هوشنگ ابتهاج,کلیپ هوشنگ ابتهاج, هوشنگ ابتهاج قبل عمل زیبایی,خانه / ثروت هوشنگ ابتهاج,اینستاگرام Instagram هوشنگ ابتهاج ,دختر هوشنگ ابتهاج ,ارتباط با هوشنگ ابتهاج,همسر هوشنگ ابتهاج,عکس هوشنگ ابتهاج, هوشنگ ابتهاج و همسرش,شماره تلفن هوشنگ ابتهاج, هوشنگ ابتهاج ویکی پدیا, هوشنگ ابتهاج بدون آرایش,هوشنگ ابتهاج کجاست؟,
هوشنگ ابتهاج
هوشنگ ابتهاج | ||
---|---|---|
![]() هوشنگ ابتهاج |
||
نام اصلی | هوشنگ ابتهاج | |
زادروز | ۷ اسفند ۱۳۰۶ (۹۱ساله)(۹۰ سال) گیلان - رشت |
|
پدر و مادر | میرزا آقاخان ابتهاج - فاطمه رفعت | |
ملیت | ![]() |
|
لقب | ه.ا. سایه | |
پیشه | شاعر | |
کتابها | نخستین نغمهها، سیاهمشق ۱ و ۲ و ۳، شبگیر، چند برگ از یلدا، تا صبح شب یلدا، یادگار خون سرو | |
تخلص | سایه | |
همسر(ها) | آلما مایکیال (۱۳۳۷-اکنون) | |
فرزندان | آسیا، یلدا، کیوان و کاوه | |
امضا | ![]() |
|
|
از سلسله مقالات دربارهٔ |
ه. ا. سایه |
---|
![]() |
مجموعههای شعر |
ترانههای نامدار |
یادمانها |
موضوعات مرتبط |
از راست به چپ: هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، نیما یوشیج، احمد شاملو و مرتضی کیوان.
امیر هوشنگ ابتهاج[۱] (زادهٔ ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت) متخلص به، ه. ا. سایه، شاعر ایرانی است.
ابتهاج در گذشته طرفدار کمونیستها و هوادار حزب توده ایران بوده و همچنان به سوسیالیسم باورمند است.
محتویات
زندگی
امیر هوشنگ ابتهاج روز یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شد. پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود. برادران ابتهاج ((غلامحسین ابتهاج و ابوالحسن ابتهاج))عموهای او بودند.
هوشنگ ابتهاج دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود را به نام نخستین نغمهها منتشر کرد. ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام [گالیا] شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دست مایه اشعار عاشقانهای شد که در آن ایام سرود. بعدها که ایران غرق خونریزی و جنگ و بحران شد، ابتهاج شعری به نام کاروان (دیرست گالیا…) با اشاره بههمان روابط عاشقانهاش در گیرودار مسائل سیاسی سرود.
ابتهاج مدتی بهعنوان مدیر کل شرکت دولتی سیمان تهران بهکار اشتغال داشت.
منزل شخصی سایه که از منازل سازمانی شرکت سیمان است در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده است. دلیل این نامگذاری وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه است که سایه شعر معروف ارغوان خود را برای آن درخت گفته است.
سایه در سال ۱۳۴۶ به اجرای شعرخوانی بر آرامگاه حافظ در جشن هنر شیراز میپردازد که باستانی پاریزی در سفرنامه معروف خود (از پاریز تا پاریس) استقبال شرکت کنندگان و هیجان آنها پس از شنیدن اشعار سایه را شرح میدهد و مینویسد که تا قبل از آن هرگز باور نمیکرده است که مردم از شنیدن یک شعر نو تااینحد هیجان زده شوند.
ابتهاج از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ سرپرست برنامه گلها در رادیوی ایران (پس از کنارهگیری داوود پیرنیا) و پایهگذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود.[۲] تعدادی از غزلها، تصنیفها و اشعار نیمایی او توسط موسیقیدانان ایرانی نظیر محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و حسین قوامی اجرا شده است. تصنیف خاطره انگیز تو ای پری کجایی و تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) از اشعار سایه است. سایه بعد از حادثه میدان ژاله (۱۷ شهریور ۱۳۵۷) بههمراه محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و حسین علیزاده، بهنشانه اعتراض از رادیو استعفا داد.
از مهمترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح او از غزلهای حافظ است که با عنوان «حافظ به سعی سایه» نخستین بار در ۱۳۷۲ توسط نشر کارنامه بهچاپ رسید و بار دیگر با تجدیدنظر و تصحیحات تازه منتشر شد. سایه سالهای زیادی را صرف پژوهش و حافظشناسی کرده که این کتاب حاصل تمام آن زحمتهاست که سایه در مقدمه آن را به همسرش پیشکش کرده است.[۳]
در تاریخ پنجشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۷ در مراسم پایانی ششمین «جشنواره بینالمللی هنر برای صلح» ، نشان عالی «هنر برای صلح» به هوشنگ ابتهاج و ۳ هنرمند دیگر اهداء شد.[۴]
کارها
سایه هم در آغاز، همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیما برود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، بهویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساساً شاعری غزلسرا بود؛ همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود؛ دنبال کرد.
سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعهٔ «نخستین نغمهها» را که شامل اشعاری بهشیوهٔ کهن است، منتشر کرد. در این دوره هنوز با نیما یوشیج آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعهٔ او به اسلوب جدید است؛ اما قالب همان چهارپاره است با مضمونی از نوع تغزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی. مجموعهٔ «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمیگیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزلهای خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا که میتوان گفت تعدادی از غزلهای او از بهترین غزلهای این دوران بهشمار میرود.
سایه در مجموعههای بعدی، اشعار عاشقانه را رها کرد و با کتاب شبگیر خود که حاصل سالهای پر تب و تاب پیش از سال ۱۳۳۲ است به شعر اجتماعی روی آورد. مجموعهٔ «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازهای در شعر معاصر گشود.
سایه پس از درگذشت احسان طبری در بهار ۱۳۶۸، مثنوی «قصه خون دل» را به یاد و در رثای او سرود. بسیاری از کارشناسان برآنند که بخش عمدهای از معروفیت ابتهاج، مدیون وابستگی او به حزب توده ایران بوده است.
در مهرماه ۱۳۹۵ بیستوسومین جایزه بنیاد موقوفات افشار را که در این بنیاد برگزار شد به هوشنگ ابتهاج اهداء گردید. در این جلسه علاوهبر سیدمصطفی محقق داماد و غلامعلی حداد عادل شخصیتهای برجسته فرهنگی چون محمدرضا شفیعی کدکنی، حسن انوری، فتحالله مجتبایی، علیاکبر صالحی، سیدرضا صالحی امیری، احمد مسجدجامعی، عبدالحسین مختاباد، ژاله آموزگار و… حضور داشتند.
کتابشناسی
این مجموعهها بر این پایهاند:[۲]
- نخستین نغمهها، ۱۳۲۵
- سراب، ۱۳۳۰
- سیاه مشق، فروردین ۱۳۳۲
- شبگیر، مرداد ۱۳۳۲
- زمین، دی ۱۳۳۴
- چند برگ از یلدا، آبان ۱۳۴۴
- یادنامه، مهر ۱۳۴۸ (ترجمه شعر تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادرپور، گالوست خاننتس و روبن)
- تا صبح شب یلدا، مهر ۱۳۶۰
- یادگار خون سرو، بهمن ۱۳۶۰
- حافظ به سعی سایه (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)
- تاسیان مهر ۱۳۸۵ (اشعار ابتهاج در قالب نو)
- بانگ نی
از این میان سیاه مشق و تاسیان تنها دفترهایی هستند که ابتهاج با تجدیدنظر در محتوا به چاپهای بعدی رساند و مجموعه و چکیدهٔ همهٔ شعرهایش است. بانگ نی نیز در پاییز ۱۳۹۵ بدون آگاهی او منتشر شد.
گفتوگوها
با مجلّه مهرنامه
ابتهاج مهر ۱۳۹۲ در گفتوگویی با محمد قوچانی، مهدی یزدانیخرم و علیرضا غلامی که در مجله مهرنامه منتشر شد گفته بود: «من به سلامت تئوریک سوسیالیسم باور دارم. هنوز باور دارم که هیچ راهی جز سوسیالیسم پیش پای بشر نیست. کمونیسم هم یک آرمان دور است. تا بهقول معروف یک انسان طراز نوین ساخته نشود که هرکس بهاندازه کارش بخواهد و بهرهمند شود، کمونیسم قابل تحقق نیست.»
مهرنامه گفته است این گفتوگو اولین گفت وگوی مطبوعاتی هوشنگ ابتهاج با یک نشریه است.
او در این گفتوگو دربارهٔ احمد شاملو گفته است: «وقتی شاملو مُرد من در مراسمش گریه کردم. یکی از دوستان به من گفت سایه گریه میکنی؟ فکر میکرد من نباید برای شاملو گریه کنم! گفتم این چه حرفی است؟ من برای کدامیک از رفقایم مرثیه ساختهام؟ مهدی اخوان ، شاملو، کسرایی، شهریار؟ درد نبودن اینها چنان برای من عظیم است که اصلاً کلمه پیدا نمیکنم.»
خاطرات
هوشنگ ابتهاج سال ۱۳۹۱ در ۸۵ سالگی خاطرات خود را در گفتوگو با میلاد عظیمی در کتاب پیر پرنیان اندیش عنوان کرد. در این کتاب هوشنگ ابتهاج به بیان عقاید و نظرات خود دربارهٔ بسیاری از چهرههای بهنام موسیقی، شعر و سیاست در زمان خود میپردازد. او در این کتاب تأیید میکند که آزادیاش از زندان در سال ۱۳۶۳ بعد از نامه محمدحسین شهریار به سیدعلی خامنهای و بیان این نکته که «وقتی سایه را زندانی کردند، فرشتهها بر عرش الهی گریه میکنند» صورت گرفته است. ابتهاج یک سال بعد از زندان آزاد میشود.[۵][۶][۷]
سیاست و فرهنگ
حزب توده
ابتهاج در گفتوگو با مجله مهرنامه در مهر ماه ۱۳۹۲، در بارهٔ روابطش با حزب توده گفته است: «عضو حزب توده نبودم؛ اما همیشه سوسیالیست بودم و به تودهایها احترام میگذاشتم و رفیق آنها بودم و با آنها همعقیده بودم.»[۸]
اخراج از کانون نویسندگان ایران
در سال ۱۳۵۸ خورشیدی، هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از باقر پرهام، احمد شاملو، محسن یلفانی، غلامحسین ساعدی و اسماعیل خوئی تصمیم به تعلیق هوشنگ ابتهاج، بهآذین، سیاوش کسرائی، فریدون تنکابنی و برومند بهعلت نقض مرامنامه و اساسنامهٔ کانون گرفتند. این تصمیم درنهایت به تأیید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران که بهصورت فوقالعاده برگزار شد رسید و منجر به اخراج کل عناصر تودهای، بههمراه این پنج تن، از کانون نویسندگان ایران شد.[۹][۱۰]
ویژگی شعر
غلامحسین یوسفی دربارهٔ شعر سایه میگوید: «در غزل فارسی معاصر، شعرهای سایه در شمار آثار خوب و خواندنی است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیهات و استعارات و صور خیال بدیع، زبان روان و موزون و خوشترکیب و هماهنگ با غزل، از ویژگیهای شعر اوست و نیز رنگ اجتماعی ظریف آن یادآور شیوهٔ دلپذیر حافظ است. از جمله غزلهای برجستهٔ اوست: دوزخ روح، شبیخون، خونبها، گریهٔ لیلی، چشمی کنار پنجرهٔ انتظار و نقش دیگر.»
اشعار نو او نیز دارای درونمایهای تازه و ابتکاری است؛ و چون فصاحت زبان و قوت بیان سایه با این درونمایهٔ ابتکاری همگام شده، نتیجهٔ مطلوبی بهبار آورده است.
در شعر پس از نیما در حوزهٔ غزل تقسیماتی را باتوجهبه شاعرانی که در آن زمان حضور داشتهاند انجام دادهاند که در این بین نامهایی چون هوشنگ ابتهاج، منوچهر نیستانی، حسین منزوی، محمدعلی بهمنی و سیمین بهبهانی بهچشم میخورد.
نمونه شعر و ترانه
ای عشق همه بهانه از توست | من خامُشم این ترانه از توست |
یک رباعی از سایه:
مست از خواب برانگیختمش | دست در زلف کج آویختمش | |
جام آن بوسه که میسوخت مرا | تا لب آوردمش و ریختمش |
مژده بده مژده بده یار پسندید مرا | سایهٔ او گشتم و او بُرد به خورشید مرا |
شعر نو از سایه:
پانویس
- مجله بخارا، ۹۲ صفحهٔ ۲۸۹
- ستایشگر، ۱۹
- از هوشنگ ابتهاج چه خبر؟
- «۴ هنرمند نشان عالی صلح دریافت کردند/ انتقاد از بیمهریها». خبرگزاری مهر. ۱۳ مهر ۱۳۹۷.
- پیر پرنیاناندیش، جلد اول، صفحهٔ ۵۴۰
- پیر پرنیان اندیش: خاطرات ه. الف. سایه
- خاطرات ۱۵۰۰ صفحهای هوشنگ ابتهاج
- مهرنامه، شماره ۳۱، مهر ۱۳۹۲، گفتوگوی محمد قوچانی، مهدی یزدانیخرم و علیرضا غلامی با هوشنگ ابتهاج، صفحه 243
- چرا تودهایهای کانون نویسندگان اخراج شدند؟، بیبیسی فارسی
- کتاب حدیث تشنه و آب، صفحه ۷۲ تا ۸۵ نوشته منصور کوشان
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF_%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%87%D8%A7%D8%AC