گیتی رئوفی کجاست؟, گیتی رئوفی و همسرش,زندگی نامه گیتی رئوفی,آخرین خبر گیتی رئوفی,گیتی رئوفی, گیتی رئوفی بدون آرایش,سایت رسمی گیتی رئوفی, گیتی رئوفی ویکی پدیا,همسر گیتی رئوفی,اینستاگرام Instagram گیتی رئوفی , گیتی رئوفی متولد,پسر گیتی رئوفی ,خانه / ثروت گیتی رئوفی,شماره تلفن گیتی رئوفی,کانال تلگرام گیتی رئوفی,بیوگرافی گیتی رئوفی,عکس همسر گیتی رئوفی,گیتی رئوفی کیست؟,ارتباط با گیتی رئوفی,عکس گیتی رئوفی,کلیپ گیتی رئوفی,فیلم گیتی رئوفی , گیتی رئوفی قبل عمل زیبایی,دختر گیتی رئوفی , گیتی رئوفی کیست, گیتی رئوفی ازدواج,
بیوگرافی استاد جمشید مشایخی و همسرش گیتی روئوفی
استاد جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت متولد ۶ ام آذر ماه سال ۱۳۱۳ در تهران می باشد.
استاد جمشید مشایخی می گوید : «ما هفت تا بودیم و من فرزند ارشد بودم، بعد از من علی، فرهاد، مریم، لیدا، امیر و ویدا، من و علی ایرانیم و فرهاد در آمریکا و بقیه اتریش زندگی می کنند.»
دارای تحصیلات ناتمام در رشته تئاتر است از بازیگران پرکار قبل از انقلاب است، سفر سلامت بینایی می باشد و نشان درجه یک فرهنگ و هنر را گرفته است.
وی سال ۱۳۳۶ به استخدام اداره تازه تأسیس هنرهای دراماتیک درآمد و به عنوان بازیگر کار خود را در برنامه نمایشی کانال سوم غیردولتی آغاز کرد و با ایفای نقش در فیلم کوتاه «جلد مار» هژیر داریوش به همراه فخری خوروش جلوی دوربین رفت.
او حتی به خاطر بازی سینمایی اش برای مدتی از کار تأتر اخراج شد.
در واقع کار حرفهای خود را از سال ۱۳۴۹ به طور رسمی شروع کرد.
بازی جمشید مشایخی در نقش انسانهای بی رحم و همچنین نقشهای تاریخی همچون «شازده احتجاب»، «کمال الملک» و رضا تفنگچی/خوشنویس در سریال «هزار دستان» نشانگر از توانایی بازیگری اوست.
البته در کارنامه هنری وی کارهای ضعیفی نیز مشاهده می شود، که وی در این خصوص می گوید، آنها را بیشتر برای کمک به کارگردانانش انتخاب کرده است.
ازدواج با دختر عمه
جمشید مشایخی با گیتی افروز رئوفی در سال ۱۳۳۶ ازدواج کرده است
مشایخی سه فرزند دارد؛ نادر، نغمه و سام. شاید شناخته شده ترین آنها نادر مشایخی باشد.
نادر، حالا رهبر ارکستر تهران است و سال ها در اتریش موسیقی خواند و ارکسترهای مختلفی را رهبری کرد.
شاید وجه تشابه بهترین بازیگران سینمای ایران همین باشد؛ فرزندان مشایخی و انتظامی، هر دو از بهترین آهنگسازان ایران هستند.
مهریه گیتی افروز
گیتی رئوفی : یک روز پدر شوهرم، در مورد مهریه از من سوال کرد. من سکوت کردم، پدر شوهرم رو به جمشید گفت :
«خودت مهریه همسرت را تعیین کن، جمشید عدد یک را نوشت و مقابل آن نوشت به اضافه ۱۰۰ هزار صفر، من گفتم که دوست دارم مهریه ام فقط یک شاخه گل میخک سفید.»
مبارزه با سرطان
سال ها پیش از معده درد رنج می بردم و یک شب از درد شدید به خود پیچیدم که دیگر به خاطر ندارم چه اتفاقی افتاد فقط سام پسرم به من گفت که پزشک بیماری ام را سرطان تشخیص داده و گفته است که چه عمل کنند یا نکنند من می میرم اما سام گفته عملش کنید.
چون عمر و زندگی دست خداست زنده ماندم. گفتند حدود ۳۵ درصد رودهات را برداشتهایم.
دکتر گفته بود ممکن است زنده نمانم. چیزی بین سرطان و چسبندگی روده بود که من بر آن غلبه کردم
بازیگران مورد علاقه
مرحوم خسرو شکیبایی را خیلی دوست دارم. پرویز پرستویی خیلی قوی است. در جوان ترها هم شهاب حسینی را خیلی دوست دارم؛ البته هستند جوانتر های دیگری که واقعا در این عرصه خوب ظاهر شدند.
کارهای مورد علاقه
واقعا نمی شود انتخاب کرد.
اما از بین تمام کارهایم شازده احتجاب، قیصر، سلطان صاحبقران، سوته دلان، کمال الملک، یک بوس کوچولو، پدربزرگ و آوار را بیشتر دوست دارم و همچنین خانه عنکبوت با وجود اینکه نقش من منفی بود اما دوستش داشتم
سینما
- رفقای خوب (۱۳۹۳)
- پدر آن دیگری (۱۳۹۳)
- پایان خدمت (۱۳۹۲)
- رنج و سرمستی (۱۳۹۲)
- چک (۱۳۹۰)
- جرم (۱۳۸۹)
- سیزده ۵۹ (۱۳۸۹)
- زمهریر (۱۳۸۸)
- یک گزارش واقعی (۱۳۸۷)
- نسکافه داغ داغ (۱۳۸۵)
- این ترانه عاشقانه نیست (۱۳۸۴)
- یک بوس کوچولو (۱۳۸۴)[۸]
- پل سیزدهم (۱۳۸۳)
- بله برون (۱۳۸۲)
- شمعی در باد (۱۳۸۲)
- آبادان (۱۳۸۱)
- بانوی من (۱۳۸۱)
- چشمان سیاه (۱۳۸۱)
- خانهای روی آب (۱۳۸۰)[۸]
- بادامهای تلخ (۱۳۷۶)
- طهران روزگار نو (۱۳۷۸)
- کمیته مجازات (۱۳۷۷)
- تنها (۱۳۷۶)
- حریف دل (۱۳۷۵)
- اعاده امنیت (۱۳۷۴)
- سلام به انتظار (۱۳۷۴)
- اشک و لبخند (۱۳۷۳)
- التهاب (۱۳۷۳)
- بیقرار (۱۳۷۳)
- حالا چه شود! (۱۳۷۳)
- راه افتخار (۱۳۷۳)
- روز واقعه (۱۳۷۳)
- کوسهها (۱۳۷۳)
- مجازات (۱۳۷۳)
- آلما (۱۳۷۱)
- دلاوران کوچه دلگشا (۱۳۷۱)
- شکوه بازگشت (۱۳۷۱)
- ماه عسل (۱۳۷۱)
- خانواده کوچک ما (۱۳۷۰)
- دندان طلا (۱۳۷۰)
- راز چشمه سرخ (۱۳۷۰)
- چون ابر در بهاران (۱۳۶۹)
- گالان (۱۳۶۹)
- ملک خاتون (۱۳۶۹)
- دخترک کنار مرداب (۱۳۶۸)
- رانده شده (۱۳۶۸)
- سرب (۱۳۶۷)
- شاخههای بید (۱۳۶۷)
- تحفهها (۱۳۶۶)
- سایههای غم (۱۳۶۶)
- سیمرغ (۱۳۶۶)
- مکافات (۱۳۶۶)
- تصویر آخر (۱۳۶۵)
- حریم مهرورزی (۱۳۶۵)
- سراب (۱۳۶۵)
- طلسم (۱۳۶۵)
- ملاقات (۱۳۶۵)
- آوار (۱۳۶۴)
- پدربزرگ (۱۳۶۴)
- ستاره دنبالهدار (۱۳۶۴)
- گردباد (۱۳۶۴)
- گمشده (۱۳۶۴)
- پیراک (۱۳۶۳)
- گلهای داوودی (۱۳۶۳)
- تفنگدار (۱۳۶۲)
- خانه عنکبوت (۱۳۶۲)
- کمالالملک (۱۳۶۲)
- دادا (۱۳۶۱)
- گفت هرسه نفرشان (۱۳۵۹)
- سوتهدلان (۱۳۵۶)
- شارلوت به بازارچه میآید (۱۳۵۶)
- ماهیها در خاک میمیرند (۱۳۵۶)
- بتشکن (۱۳۵۵)
- ماه عسل (۱۳۵۵)
- ذبیح (۱۳۵۴)[۹]
- صدای صحرا (۱۳۵۴)
- آب (۱۳۵۳)
- شازده احتجاب (۱۳۵۳)
- بیحجاب (۱۳۵۲)
- نفرین (۱۳۵۲)
- آبنبات چوبی (۱۳۵۱)
- اتل متل توتوله (۱۳۵۱)
- باشرفها (۱۳۵۱)
- پدر که ناخلف افتد (۱۳۵۱)
- چشمه (۱۳۵۱)
- مطرب (۱۳۵۱)
- آسمون بیستاره (۱۳۵۰)
- پل (۱۳۵۰)
- سه تا جاهل (۱۳۵۰)
- شکار انسان (۱۳۵۰)
- فریاد (۱۳۵۰)
- مردان خشن (۱۳۵۰)
- پسر زایندهرود (۱۳۴۹)
- جوانی هم عالمی دارد (۱۳۴۹)
- طلوع (۱۳۴۹)
- قیصر (۱۳۴۸)
- گاو (۱۳۴۸)
- خشت و آینه (۱۳۴۴)