بیوگرافی یاسر قنبرلو -
مصاحبه با یاسر قنبرلو
رتبه سوم جشنواره فجر در بخش شعر
بیوگرافی :
یاسر قنبرلو / متولد هزار و سیصد و هفتاد / استان قزوین . شهرستان بویین زهرا / سال 85 آغاز فعالیت حرفه ای در حوزه هنری شهر قزوین زیر نظر سعید عاشقی/ اواخر 85 آشنایی با انجمن ادبی توتم و حضور مستمر در این انجمن خصوصی / سال 87 مقام اول جشنواره دفاع مقدس استان و برگزیده کشوری / سال 87 مقام اول جشنواره شعر فجر استان قزوین / سال 88 مقام اول جشنواره کشوری پرسش مهر ریاست جمهوری / سال 88 مقام اول جشنواره دفاع مقدس استان و برگزیده ی کشوری / سال 90 مقام اول جشنواره کشوری جوان خوارزمی / سال 90 مقام سوم جشنواره بین المللی شعر فجر بخش ترانه و تصنیف
تشریح آغاز فعالیت ها و چگونگی آن :
اواسط سال 85 با توجه به استعداد ناشکفته ای که در وجود خودم احساس می کردم پا به حوزه هنری شهر قزوین گذاشتم و با تشویق دوستان حاضر درجلسه به خصوص جناب اقای سعید عاشقی که دستی در آتش ِ شعر داشتند انگیزه پیدا کردم تا جلسات حوزه را ادامه دهم ، پس از پیگیر صحبت ها و راهنمایی های سعید عاشقی و دیگر دوستان اهل فن در حوزه هنری و انجمن ادبی توتم شدم . شاید اغراق نباشد اگر بگویم در یکی دو سال ِ اول (یعنی سال 85 و 86 ) حتی یک جلسه هم چه در حوزه چه در توتم غیبت نداشتم و با عشق و علاقه در جلسات حضور پیدا می کردم و شعر های هفته ی که گذشته را با دوستان شاعرم به نقد می گذاشتم و به تک تک صحبت ها چه موافق چه مخالف گوش می دادم و یاد داشت میکردم .آن زمان بدون اینکه به جایگاهم در شعر و ادبیات فکر کنم بدون اینکه لحظه ای به سن کم و شعرهای نسبتا قابل قبولم فکر کنم غرور و تکبر را کنار گذاشتم و فقط به ادبیات و شعر پرداختم و هر هفته به دنبال کشف موضوعی جدید بودم و شب و روز با اولین مشوق و استاد ِ دوران حرفه ای شعرم یعنی سعید عاشقی در تماس بودم گاهی ایشان را بخاطر یک سوال ساده از خواب بیدار می کردم ! اوایل سال هشتاد و شش کار به جایی رسیده بود که به گفته دوستان شاعرم ، روز به روز و هفته به هفته ، پیشرفت در نوشته های من خودنمایی می کرد . اواسط سال هشتاد و شش با مثنوی "بچه ها دیکته دارید" ( که بعدها این مثنوی با استقبال بسیار زیادی در فضای مجازی و صدا و سیما مواجه شد ) به همراه جناب آقای مهدی مردانی پا به اولین کنگره کشوری گذاشتم و با شاعران به نامی مثل حمید رضا برقعی ، علیرضا بدیع ، مهدی رحیمی و ... آشنا شدم و با آنها به تبادل نظر پرداختم . تجربه خوبی بود و من را با فضای شعر کشور آشنا کرد و باعث شد دریچه جدیدی روی من باز شود . از سال 86 به بعد روند سرودن شعرهایم وارد فاز جدیدی شد و سخت گیری های بی رحمانه ی من روی انتخاب کلمات و مفاهیم باعث پخته تر شدن فرم و محتوای شعر هایم شد و مورد توجه شاعران و منتقدان خوب و بزرگ کشور قرار گرفت به طوری که سال 88 غزلی از من با مطلع "آمد زمینه سازی من را خراب کرد" در روزنامه جام جم ، صفحه شعر توسط منتقد خوب کشورمان جناب اقای سیامک بهرام پرور و ... مفصل به نقد گذاشته شــد. عمده فعالیت ها و موفقیت های اینجانب که در بیوگرافی به آنها اشاره کردم بین سال های 88 تا 90 بودکه در اغلب جشنواره هایی که شرکت کردم جایز رتبه اول شدم و حالا هم اولین مجموعه ی شعرم با نام "فروشی نیست" در دست چاپ است .
فضای کلی شعر قزوین و نقاط مثبت و منفی :
شعر قزوین در سال های اخیر درگیر یک سری سوء تفاهمات و کم بینی ها و کج اندیشی های بی ارزش شده است که باعث شده شعر در شهر قزوین به حاشیه کشیده شود . متاسفانه دوستان ما در قزوین به قدری درگیر حاشیه شدند که قبل از اینکه به شعر و ادبیات فکر کنند به جایگاهشان فکر می کنند .در این میان جای خوشحالی دارد که کارگاه شعرحوزه هنری شهر قزوین با مدیریت و اجرای جناب آقای عاشقی با مقابله با این حواشی سعی در پرورش استعداد های نوجوان دارد . حاشیه هایی از قبیل حسادت ، کم بینی ، تنگ نظری ، از اصل ادبیات و تقدس آن غافل شدن و پرداختن به جریانات سیاسی و درون حزبی و یارکشی شاعران قزوینی و ... واقعا جای تاسف دارد در حالی که امروز شاعران بسیار سرشناس و باکیفیتی از استان های تهران و خراسان و اصفهان و ... در حال ظهور هستند و در مرکز توجه استان هایشان قرار دارند و از طریق انجمن های ادبی شان به کشور معرفی می شوند در استان ما هیچ کس به هیچ کس توجه ندارد به عنوان مثال بنده حقیر در کشور چه در حوزه ی ترانه چه در حوزه اجرا چه در حوزه ی شعر کلاسیک بسیار سرشناس تر از استان قزوین هستم . صدا و سیمای کل و تهیه کنندگان فیلم ها و تله فیلم های سطح کشوری بیشتر از صدا و سیمای قزوین به شعر ها و فعالیت های من می پردازند و اخبار را پوشش می دهند و در تیتراژها از ترانه ها و شعرهای من استفاده میکنند. ولی در قزوین چنین نیست ، در صدا و سیمای قزوین اگر یک تیم دست ِ سومی ِ گمنام با یک نتیجه سنگین به حریف ببازد در صدر اخبار قرار می گیرد ، و اگر جوان نوزده بیست ساله ای مثل من تمام جایزه های معتبر کشوری و بین المللی حوزه شعر و ادبیات را درو کند هیچ جایی در صدا و سیما ندارد و در هیچ روزنامه ای معرفی نمی شود. متاسفانه چه در روزنامه ها چه در صدا و سیما هیچ انعکاسی از کسب رتبه اول بنده حقیر در جشنواره جوان خوارزمی دیده نشد و حالا هم که در یک اتفاق بی سابقه یک نفر از قزوین در جشنواره بین المللی شعر فجر مقام آورده است هیچ انتظاری از (....) و رسانه ها ندارم و توکلم به خداو تلاش و پشت کار خودم است . به جز استاد عزیزم جناب آقای عاشقی و دوستان عزیزم که همگی عضو حوزه هنری قزوین هستند هیچ کس از سازمان ارشاد قزوین و صدا و سیما و خبرنگارن حداقل به احترام اینکه یک نماینده از این شهر حایز رتبه شده است در اختتامیه شعر فجر شرکت نکرد . امیدوارم روزی مسئولیت هنر و فرهنگ این شهر به دست هنرمندان با فرهنگ و با خرد بیفتد که شاهد چنین رکودی در عرصه های مختلف هنری در شهر قزوین نباشیم ! امیدوارم با تقویت انجمن های سطح شهر مثل حوزه هنری و انجمن ادبی عبید استعداد های نو شکفته به دور از هر نوع غرض ورزی و کم بینی هایی که تا به اینجا در حق من و امثال من در این شهر شده است پرورش یافته و باعث رشد و تعالی ادبیات و افتخار این شهر شوند . جا دارد از همین جا از زحمات آقای سعید عاشقی به عنوان اولین مشوق و اولین راهنمای دوران حرفه ای ام بی نهایت تشکر کنم که واقعا کم اند دلسوزانی مثل ایشان که به فکر پرورش و به بار نشاندن استعداد های سطح شهر باشند . خدا حفظ شان کند .
در آخر از خانواده ام و همسر عزیزم حنانه حقیقت که پا به پای من در عرصه شعر و ترانه قدم بر میدارد تشکر می کنم .
و امیدوارم روزی برسد که دیگر حاشیه ها به متن غلبه نکند و همه برای ادبیات و اعتلای آن در این شهر تلاش کنیم .
به نقل از حوزه هنری قزوین
http://www.artostanha.ir/Default.aspx?page=14372§ion=newlistItem&mid=38956&pid=35656