بست بیوگرافی

تخصص مژده جلالی کمک به افرادی است که عزیزشان را از دست داده ا‌ند خانم مژده جلالی: دارای مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی و مشاوره برای آنها همه چیز با یک خبر شروع می‌شود: «او مُرد» و همه چیز با یک سؤال ادامه پیدا می‌کند: «می‌شود سرنوشت را تغییر داد؟!» اما لحظه‌ها می‌گذرند و هیچ چیز تغییر نمی‌کند؛ آنها می‌مانند و تکرار یک جمله کوتاه:«او مرد دیگر برنمی‌گردد!« او» می‌تواند پدر باشد یا مادر، پدربزرگ یا یک دوست نزدیک و صمیمی! « او» اگر پدر باشد یا مادر یا حتی یک دوست نزدیک غصه از دست دادنش بیشتر است؛ بغض با همان خبر اول می‌آید و می‌نشیند توی گلو. جای خالی‌شان، خیلی زود داغ می‌شود و می‌ماند در سینه. پای «مژده جلالی» همینجا به زندگی خیلی از آدم‌های عزادار و سیاهپوش باز می‌شود. او سال‌هاست سروکارش با افرادی است که عزیزشان را به دلیلی از دست داده و حالا مدتهاست که به سوگش نشسته‌اند؛ مژده جلالی یک سوگ‌درمانگر است! این روانشناس سالهاست که به صورت تخصصی در این زمینه فعالیت می‌کند، همه چیز برای او از زمانی شروع شد که همسر جوانش را ناگهان از دست داد و به سوگ او نشست. سوگ عزیز برای هرکسی می‌تواند تلخ‌ترین حادثه عمرش باشد وحتی لطمات آن گاهی آنقدر شدید است که می‌تواند باعث شود فرد سوگوار راه اشتباهی را انتخاب کند و به بیراهه برود اما خانم جلالی توانست با این حادثه تلخ کنار بیاید، او حتی موفق شد بعد از سوگ همسرش، به جای زانوی غم بغل گرفتن و ناامید شدن، تغییرات بزرگی در زندگی‌ اش ایجاد کند که باعث رشد او در فراز و نشیب‌های زندگی شود…. دور تا دور یکی از اتاق‌های بنیاد روی صندلی نشسته‌اند. پدر و مادرهای عزادار و مردان و زنان همسر از دست داده. یک نفر هم هست که با بیماری ام‌اس دست و پنجه نرم می‌کند و به قول شهره کوهن سلامتی را از دست داده هرچند حالا حالش خیلی بهتر است. مریم طاهرپور مادر میلاد حجت الاسلامی خبرنگار ورزشی که در حادثه سقوط هواپیمای آلمانی در فرانسه جانش را از دست داد، یکی از مادرانی است که با حضور در این جلسه‌ها سعی می‌کند با این غم کنار بیاید. ناهید قدرتی مادر مهرناز کلاته آقامحمدی هم یکی دیگر از مادران حاضر در این جلسه‌هاست. دختر او چند روز مانده به عروسی‌اش دچار مرگ مغزی شد و اعضایش به چند بیمار نیازمند اهدا شد. از مادر مهرناز در جشن نفس امسال تقدیر شده است. اینجا همه آنهایی که عزیزی را از دست داده‌اند، هفته‌ای یک بار دور هم جمع می‌شوند، از غم هایشان می‌گویند، از خواب‌هایی که دیده‌اند، از حس‌های بد و خوبی که در هفته گذشته در مواجهه با این غم تجربه کرده‌اند و از نگرانی‌هایشان. حتی با هم و برای هم گریه می‌کنند. اول جلسه خانم‌ها قرار آب درمانی و استخر فردا را می‌گذارند و همهمه می‌کنند تا وقتی مژده جلالی، روانشناس، همه را دعوت کند به سکوت و حرف زدن. پدر و مادرها با نام فرزندی که از دست داده‌اند شناخته می‌شوند؛ مادر زهرا، پدر سیما و… یک جعبه شیرینی و یک بسته شکلات دست به دست می‌چرخد و بعد یکی از مادرها شروع می‌کند به حرف زدن. از اینکه دخترش چقدر محرم را دوست داشت و همین دو سال پیش محرم کربلا بود و حالا با آمدن محرم به یاد دخترش می‌افتد و چقدر حالش بد است و چقدر گله دارد. بقیه دلداری‌اش می‌دهند و جلالی سعی می‌کند آرامش کند و از خواست خدا می‌گوید. مادر دیگر هم دلش گرفته و فکر می‌کند همه رفته‌اند سراغ زندگی‌شان و کسی به یاد فرزند او نیست. دو سه مادر دیگر با او گریه می‌کنند و پدر داغداری دلداری می‌دهد که همه به یادش هستند اما نمی‌گویند تا ما اذیت نشویم. باز هم جلالی توصیه‌های روانشناسانه می‌کند و تلاش می‌کند او باز هم حرف بزند و از احساساتش بگوید. سعی می‌کند به احساسات غلیان پیدا کرده‌شان روال منطقی بدهد و نگذارد این زخم تازه شوند و آنها را در غم فرو ببرد. روال هر بار جلسه‌های سوگ درمانی همین است.جایی که همدرد بودن قرار است غم‌ها را سبک‌تر کند. خانم مژده جلالی در بنیاد بنیاد نیکوکاری شروین روبن زاده مشغول به خدمت می باشد · برگزاری جلسات سوگ درمانی فردی و گروهی برای مراجعان و آسیب دیدگان از سوگ (افرادی که عزیز از دست دادند) توسط اساتید و روانشناسان مجرب مرکز؛ روزهای یکشنبه و چهارشنبه از ساعت ۱۵ الی ۱۷ با حضور خانم جلالی (روانشناس) و آقای سلحشور (محقق و نویسنده) · برگزاری جلسات گروه درمانی شکستهای عاطفی و آسیب های اجتماعی توسط خانم جلالی (روانشناس)، روزهای سه شنبه هر هفته از ساعت ۱۵:۳۰ الی ۱۷:۳۰ آدرس: تهران، خیابان شریعتی – روبروی ملک – خیابان شهید باقری شبستری – شماره ۷۱ تلفنهای تماس: ۸۸۱۴۸۴۴۰ (۲۱+) – ۸۸۴۳۵۲۴۰ (۲۱+)

منبع

http://saten.ir